دارم به لحظه دیدار نزدیک میشم
سلام پسر گلم
ببخشید هنوز اسم نداری چند تا اسم را بدم نیومده ولی نه چون پسر من تک است هنوز انتخاب نکردم. میدونی پسرم همه سیسمونیت را حدود 1 ماه پیش خریدیم اتاقت قشنگ شده مامان هم برای اینکه پیشت باشه یه تخت برای خودش خرید. این هفته وارد 7 ماه شدی به نظرم خوب بزرگ شدی 2 هفته دیگه یه سونو دارم هیج جا نمیدونست چیه فقط صارم میدونست برای همین بی خیال شدم برم جای دیگه تا یه کم ارزانتر باشه ولی کامل نباشه فدای سر پسر گلم البته بابا هم که اصرار داره همه کارا رو همین صارم انجام بدم. راستی پسر دایی هم 2 ماه بعد شما به دنیا میاد ولی مامانش با خیال راحت هم سر کار میره هم کلاس با اینکه مریض هم هست ولی من تا فهمیدم باردارم کلای زبانم را نصفه ول کردم شاید من ترسو هستم ولی هوا هم گهگاه آلوده هست میترسم برات بد باشه.
بابایی ماموریت رفته بود اهواز بد جور مریض شده براش دعا کن خوب شه من فعلا" که ازش نگرفتم شکر البته به خاطر شما واکسن آنفولانزا زدم دکترت گفت این واکسن باعث میشه بچه تا شش ماهگی سرما نخوره و زردی نگیره البته جنس خوبش را شانسی پیدا کره بودم خاله خودم را برده بودم دکتر داروخانه اش 1 دونه داشت "تو نیکی میکن و ....".
عزیزم خودت یه اسم خوب برام پیدا کن. آخه من خیلی به معانی دقت میکنم همشون یه معنی بد هم داره مثل برسام که یه معنیش یعنی التهاب سینه همون سرسام است یه کتاب هم خریدم ولی هیچ کدوم مورد رضایت همه نبود.
عزیزم خیلی دوست دارم و منتظرتم، شما هم مراقب خودت باش تا سالم و قوی و با هوش باشی منم هر کار از دستم بر بیاد میکنم.
راستی شما خیلی پسر خوبی بودی من را اصلا" اذیت نکردی اگه من به خوبی شما نبودم من را ببخش.
دوست دارم و کلی میبوسمت.